English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6513 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offsetting U مبدا نقطه شروع مسابقه
offset U مبدا نقطه شروع مسابقه
pairs U مسابقه قایقهای 2نفره
quadruple scylls U مسابقه قایقهای 4 نفره
yaght racing U مسابقه قایقهای بادباندار یاموتوردار
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
kick over <idiom> U موتوری که شروع به کار میکند
motorboat racing U مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing U مسابقه با قایق موتوری
drag boat U قایق موتوری مسابقه سرعت
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
trig U خط شروع مسابقه
scratch line U خط شروع مسابقه
hash mark U خط شروع مسابقه
flying start U شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off U شروع مسابقه فوتبال
origin U نقطه شروع
origins U نقطه شروع
initial point U نقطه شروع
terminus a que U نقطه شروع
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
grids U موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid U موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
get down to <idiom> U رسیدن به نقطه شروع
initial point U نقطه شروع عملیات
trailhead U نقطه شروع مسیر
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
daclare U حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
origins U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
center ice spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center face off spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot U ضربه از نقطه شروع بازی گلف
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
firing area U نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
departure end U نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
barriers U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
hole in one U گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
ended U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
ends U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
fairways U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
tailgate party [American E] U پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
recycling U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
hard sectoring U می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
automotive U وسیله موتوری موتوری
boat flotilla U ناو گروه قایقهای هجومی
parachute spinnaker U بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
yaghtman's anchor U لنگر قایقهای بادی کوچک
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
boat rendezvous area U منطقه الحاق قایقهای ناو گروه
meter rule U مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
last chance rule U مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
marina U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
physical motor pool U پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
start off U شروع کردن شروع شدن
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
boat lanes U خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
initiation U شروع کار شروع
swage block U قالب سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle U سوراخ سوراخ کردن
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
motorboat engine U قایق موتوری
motor scooter U روروک موتوری
motor vessel U کشتی موتوری
motor pool U پارک موتوری
motorbike U دوچرخهی موتوری
motorbikes U دوچرخهی موتوری
aerodyne U هواپیمای موتوری
pooled U پارک موتوری
pool U پارک موتوری
pools U پارک موتوری
motorize U موتوری کردن
motor drive U محرکه موتوری
motor fule U سوخت موتوری
motor vehicle U خودرو موتوری
motor unit U یکان موتوری
motorization U موتوری کردن
ferrying U قایق موتوری
motorized U یکان موتوری
push bike U در برابردوچرخه موتوری
ferry U قایق موتوری
push bikes U در برابردوچرخه موتوری
ferries U قایق موتوری
ferried U قایق موتوری
motorboat U قایق موتوری
motorboats U قایق موتوری
gasboat U قایق موتوری
mopeds U دوچرخهی موتوری
moped U دوچرخهی موتوری
motorcade U کاروان موتوری
powerboat U قایق موتوری
powerboats U قایق موتوری
motorcades U کاروان موتوری
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
to start a motor U موتوری را بکار انداختن
power driven vessel U یگان شناور موتوری
speedboats U قایق موتوری سرعت
powerboating U راندن قایق موتوری
outboarder U راننده قایق موتوری
panel truck U بارکش کوچک موتوری
speedboat U قایق موتوری سرعت
motor transport U حمل و نقل موتوری
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
pool equipment U وسایل پارک موتوری
daycruiser U قایق موتوری کوچک
motor launch U قایق موتوری کرجی
diver U راننده قایق موتوری
parasailing U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1شركت در مسابقه
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
1 burn the boats story of hernando Cortes
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
0شرمنده ها من نميخواستم انگليسي صحبت كنم خودت اول شروع كردي
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com